جرم رزمندگان لیبرتی، ايستادگي براي آزادي است. جرمشان اين است
كه در برابر بنيادگرايي اسلامي ملاها، از يك اسلام بردبار و دموكراتيك دفاع ميكنند
اسلام حقيقي به ما ميآموزد كه اعضاي جامعه بشري خواهران و برادران
يكديگرند. روابط ما با مسيحيان و يهوديان رودرروي افرطگراياني است كه تحت نام اسلام،
پيروان اديان مختلف و همچنين اکثریت مسلمانانی را که ارزشهای دموکراتیک و بردبارانه
اسلام را نمایندگی میکنند، سركوب ميكنند.
حاكمان ايران خود را مدافع مذهب شيعه جا ميزنند كه يكي از مذاهب
اسلام است. اما بيش از ۹۰ درصد قربانيان سركوبگري آنها شيعه هستند. پس در اصل دعوا
بر سر مذهب نيست، بلكه دعوا ميان آزادي و استبداد است.
پس با چه توجيهي افراطگرايان و بهخصوص حاكمان ايران مسيحيان
را آزار ميدهند و به قتل ميرسانند. هیچ توجیهی وجود ندارد.
بايد از سه كشيش شهید ایرانی، اسقف هوسپيان مهر، كشيش ديباج
و اسقف ميكائيليان ياد كنم. آنها به طرز فجيعي توسط رژيم ايران به قتل رسيدند. زيرا
به استبداد حاكم تسليم نشدند.
ملاها با اعدامها و دستگيريهاي روزانه، جامعه را بستهاند تا
خود را حفظ كنند. در واقع يك فاشيسم ديني ايجاد كردهاند. داعش و بوكو حرام و ساير
گروههاي افراطي از آنها الهام ميگيرند. بيشتر گروههاي شبهنظامي تروريست در خاورميانه
مانند حزبالله لبنان، حوثيهاي يمن و يك دو جين گروه ديگر در عراق توسط همين رژيم
ايجاد شدهاند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر