۱۳۹۴ بهمن ۱, پنجشنبه

همبستگی،ملی،21،ژانویه،2016 : جمشید پیمان:‌‌ همانندی امروز خامنه ای با سی و شش سال پیش خمینی

یک- استقبال گسترده مردم ایران از نامزدی مسعود رجوی برای اولین انتخابات ریاست جمهوری،خمینی را به شدت ترساند. ترس توام با وحشت خمینی او را وادار کرد که روز سی دی 1358 همه ی پرده ها را کنار بزند و علنا علیه مسعود رجوی موضع بگیرد و بگوید:
"کسانی که قانوان اساسی جمهوری اسلامی رای نداده اند نمی توانند کاندیدای ریاست جمهوری شوند".
ـــ این رذالت بار ترین و حقیرانه ترین شکل موضع گیری خمینی علیه مسعود رجوی بود. چرا فقط مسعود رجوی و چرا رذالت بار و حقیرانه؟
ــــ زیرا رای گیری رفراندم قانون اساسی بصورت مخفی انجام گرفته بود و علی الاصول کسی نمی توانست اثبات کند که چه کسی به آن قانون رای مثبت یا منفی داده است یا اصولا در رفراندم شرکت کرده است یا نه؟
و این فقط سازمان مجاهدین خلق و مسعود رجوی(و چند سازمان دیگر) بودند که علنا اعلام کرده بودند به قانون ضد دموکراتیک خمینی ساخته، رای نمی دهند.
حرف خمینی پیش رفت و استبداد نوین از خود پرده برداری کرد، رو در بایستی ها کنار گذاشته شد و سرکوب علنی هر نوع مخالف با زندان و شکنجه و کشتار همراه شد. شیوه ای که تا هم اکنون حتی یک لحظه نه تغییر کرده و نه متوقف شده است.

دو ـــ خامنه ای در دور قبلی انتخابات رئیس جمهوری ملایان از مخالفان نظام هم خواسته بود در انتخابات شرکت کنند. حدود سه هفته پیش، باز هم برای انتخابات پیش روی مجلس شورای ملایان و مجلس خبرگان، با ریا و فریبکاری توام با حماقت، از مخالفان نظام خواست که در انتخابات شرکت کنند.
ــــ اوضاع داخلی و منطقه ای نظام در همه ی امور و از همه ی جهات به قدری نا به سامان و بحرانی است که خامنه ای امروز وحشت زده اعلام کرد؛ از مخالفان نظام خواسته است در رای گیری شرکت کنند،نه اینکه بخواهند خود را کاندیدای عضویت مجلس (خبرگان یا شورای ملایان) کنند! و این درست کپی حرفی است که خمینی زده بود!
نتیجه یکم: در نظام ارتجاعی و فاسد و مبتنی بر بنیادگرائی دینی جائی برای عرض اندام مسالمت آمیز دموکراتیک وجود ندارد. از آغاز بر پائی این نظام وجود نداشته است و تا روزی هم که بر ایران مسلط است، وجود نخواهد داشت.
نتیجه دوم ــــ حساب وابستگان و و به اصطلاح اصلاح طلبان نظام و اپوزیسیون های دست ساخت نظام و مزدوران و خود فروختگان و کار چاق کنان نظام و خائنان قدیمی و تازه ی به ملت ایران در این رابطه روشن است:اینان باز هم به با صد رنگ و نیرنگ چهره ی ضد مردمی و جنایتکار این رژیم را بزک می کنند و انتظاری دیگری از آنها داشتن، اگر نشانه کم عقلی نباشد یقینا مبین اشتباه در ارزیابی از این جماعت است.
نتیجه سوم ــــ خوش خیالانی که دچاراین توهمند که می شود این رژیم را در همراهی و همگامی با آن فلج کرد و از کار انداخت و تغییر داد، بهتر است با نگاه به سیر عملکرد سی و هفت ساله حاکمیت آخوندی چه در صحنه ی بین المللی و چه در عرصه داخلی، متوجه این حقیقت بشوند که سران این نظام از عصر خمینی تا همین امروز خامنه ای تنها و تنها در جاهائی که زورشان نرسیده است، عقب نشینی کرده اند و جام های زهر را سر کشیده اند. در عرصه داخلی و برای احقاق حقوق دموکراتیک مردم ایران نیز باید سران نظام را مجبور به سر کشیدن جام زهر کرد.طی تاریخ هیچ دیکتاتور و نظام غیر دموکراتیکی را نمی یابید که داوطلبانه قدرت را به نفع مردم واگذار کرده باشد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر