ایران بریفینگ – روز جمعه ۱۷ مهرماه (۹ اکتبر)، رسانه های ایران
خبر کشته شدن سرتیپ “حسین همدانی” در سوریه را مخابره نمودند. در حالی که براساس اطلاعیه
روابط عمومی سپاه پاسداران، او یکی از مستشاران ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و
از «مدافعان حرم» بوده که در حین انجام «ماموریت های مستشاری» در حومه شهر حلب، به
دست تروریست های داعشی به شهادت رسیده است، اخبار دیگری منتشر شد که مرگ او را بر اثر
حادثه چپ شدن خودرو اعلام کرد که نمی توانست ارتباطی با گروه تروریستی داعش داشته باشد.
با کشته شدن این نظامی بلندپایه سپاه در سوریه، دیگر کمتر کسی تردیدی در مداخله نظامی
ایران در سوریه (سپاه قدس) به نفع دیکتاتور خونریز آن دارد. این مداخله برحضور نظامی
ایران در سرکوب و کشتار مردم بی دفاع و مخالفان دولت بشار اسد و نقش آفرینی ایران در
این منازعه وحضور گرو ه های تروریستی غیر سوری و جنگ نیابتی ایران در سوریه، مهر تایید
می زند.حسین همدانی،مدافع امنیت ملی
سرتیپ همدانی، مسئولیت های متعددی در سپاه بر عهده داشته که
از جمله آنها می توان به مشاور فرمانده سپاه و جانشین فرماندهی قرارگاه «امام حسین»
اشاره کرد. سابقه حضور او در اوایل انقلاب و در استان های کردنشین ایران و حمله نظامی
برای سرکوب گروه های معترض و مخالف حکومت ایران بر کسی پوشیده نیست و خود او نیز در
خاطراتش از آن بعنوان سند افتخار یاد کرده است. در حالی که تبلیغات رسمی از او به عنوان
مدافع حرم یاد می کند، او فعالیت های خویش در سوریه را با استعاره از گروه شبه نظامی
حزب الله لبنان، «حزب الله دوم» نام گذاری کرده بود. او برنامه فعالیت های نظامی شبه
نظامیان مورد حمایت ایران را در ۱۴ استان سوریه، ۴۲ گروه و ۱۲۸ گردان در سوریه طراحی
و عملیاتی کرده بود.
حسین همدانی در سال ۱۳۸۸ فرماندهی لشکر محمد رسول الله را برای
حفظ امنیت تهران بزرگ به عهده داشت. وی نقشی اساسی در سرکوب معترضان انتخاباتی به ویژه
در حوادث عاشورای ۱۳۸۸ و بعد از آن داشته است. همدانی به همراه ۳۱ مقام ارشد دولتی
و نظامی دیگر بر اساس سند منتشرشده توسط اتحادیه اروپا، مشمول تحریم های اتحادیه اروپا
نیز شده بود. افراد این لیست شامل فرماندهان انتظامی، نظامی، بسیج و تعدادی از مقام
های قضایی ایران می باشد. بنا بر این سند، اقدامات محدود کننده اتحادیه اروپا افرادی
را هدف گرفته بود که در نقض آشکار حقوق بشر در ایران دست داشته اند یا به طور مستقیم
مسئول آن بوده اند.
بنا به گفته های “محسن رضایی” در تشییع جنازه سردار همدانی در
تهران، وی از سال ۹۰ به کشور سوریه رفته و دفاع وطنی را آنجا تشکیل داده است. او در
۸۰ عملیات حضور داشته و «قرارگاه حضرت زنیب» در دمشق و «قرارگاه حضرت رقیه » در حلب
را بنیان نموده است. رضایی در سخنان خود بطور تلویحی وقوع جنگ نیابتی در سوریه را تایید
کرده و گفت: «اگر عربستان و تکفیری ها در سوریه، عراق و یمن پیروز شوند، جهان اسلام
را ۱۵ قرن به عقب میبرند. امروز امنیت ایران تنها در چهاچوب مرزها قابل تامین نیست
و با امنیت منطقه گره خورده و سردار همدانی نیز در سوریه شهید شد تا ناامنی به تهران
نرسد» ....
پیش تر خود سردار همدانی هم در یک سخنرانی در همدان به حضور
نظامیان ایران و آمادگی اعزام نیروی جدید اشاره کرده و گفته بود: «سوریه امروز دیگر
نه مشکل امنیتی و نظامی و نه مشکل تسلیحاتی دارد. امروز ۱۳۰ هزار بسیجی آموزش دیده
منتظر ورود به سوریه هستند.» در سخنرانی دیگری در شهر رشت هم وی از جنگ نیابتی ایران
در سوریه گفته بود که:«جنگ سوریه نیابتی است و سوریه از طرف مسلمانان با استکبار و
تروریست میجنگد.»
فرمانده کل سپاه نیز در همان مراسم، تشکیل سپاه “محمدرسولالله”
در تهران بزرگ را از افتخارات سردار همدانی دانست؛ افتخاری که در خاطره عموم با سرکوب
خونین اعتراضات مردم در کودتای انتخاباتی سال ۱۳۸۸ عجین است. سردار جعفری برخورد خشونت
بار و خونین سال ۸۸ با معترضان را «فتنه» خوانده و از فرماندهی سرکوبگرانه حسین همدانی
پرده برداشته و گفت:«بر هم زدن توطئه دشمنان در فتنه ۸۸ از دیگر فعالیتهای بزرگی
بود [که] اگر درایت و مدیریت سردار همدانی در عاشورای سال ۸۸ نبود، جمع کردن این فتنه
سخت میشد.» بنا بر گزارش های موجود او نقشی مهم در برخورد با معترضان در جریان تظاهرات
روز عاشورا و پس از آن در تهران ایفا کرد.
«سپاه محمد رسول اله تهران بزرگ»
در پی تغییر ساختار در سپاه پاسداران و تشکیل سپاههای استانی در سال ۱۳۸۷ از ادغام
«لشکر محمد رسول الله» و «نیروی مقاومت بسیج تهران بزرگ» تشکیل شد و در جریان اعتراضهای
خیایانی پس از انتخابات، تحت فرماندهی همدانی به مقابله با معترضان در تهران پرداخت
و از نیروهای بسیجی در کنار ماموران نیروی انتظامی در مقابله با معترضانی که در تظاهرات
تهران شرکت داشتند در این حوادث استفاده نمود.
به دنبال توقیف روزنامه “سلام” و حوادث کوی دانشگاه در تیرماه
۱۳۷۸ که جمعی از سرداران سپاه با ارسال نامه تهدیدآمیزی خطاب به رییس جمهور وقت- خاتمی
– به صراحت نوشتند که: « […] شما خوب میدانید، در عین توانمندی بهخاطر مصلحتاندیشی
دوستان ناتوانیم. چه کسی است که نداند امروز منافقین و معاندین دسته دسته به نام دانشجو
به صف این معرکه میپیوندند و خودیهای کینهجو و منفعتطلب کوتهنظر آتشبیار آن شدهاند
و برای تهییج آن، از هر سخن و نوشتهای دریغ نمیکنند؟ […] تا کی با اشک بنگریم و خون
دل بخوریم و با هرج و مرج و توهین، تمرین دموکراسی کنیم و به قیمت از دست رفتن نظام
صبر انقلابی داشته باشیم؟» در پای این نامه امضای ۲۴ تن از ایشان به چشم می خورد و
از بین آنها امروز، برخی اسامی در رسانه ها بیش از بقیه تکرار می شود. در هفته ای که
گذشت، خبر کشته شدن سردار سرتیپ حسین همدانی، یکی از امضا کنندگان آن نامه تهدیدآمیز
در سوریه، تیتر یک اخبار مربوط به ایران بود.
از مهمترین وقایع و دورانی که سردار همدانی در کارنامه سرکوبگری
خود به غیر از سرکوب مردم سوریه و همکاری با رژیم بعثی و دیکتاتور این کشور دارد؛ همان
حوادث سال ۱۳۸۸ و فرماندهی بخش عملیاتی سرکوب توسط اوست. وی در یکی از آخرین گفتگوهای
خود که با یک سایت استانی صورت گرفته پس از چند سال از برخی عوامل پشت صحنه و طراحی
های عملیات سرکوب معترضان پرده برداشته است. اظهارات وی درباره وقایع تیرماه سال
۱۳۷۸ و اعتراضات مردمی سال ۱۳۸۸ در بخش هایی با واقعیت منطبق نیست ولی وی مدعی رخ دادن
آنها شده و به شکل تصادفی از روش های سرکوب و قلع و قمع معترضان، پرده بر داشته است.
همدانی در خصوص برخورد حکومت با معترضان، اظهار داشته است:«
حضرت آقا فرمودند در درگیری های خیابانی کشته نمی پذیرم. هیچکس حق حمل اسلحه در تهران
را نداشت. به این قیمت که حتی ممکن بود ما موردحمله قرار بگیریم. در طول مدت این اتفاقات
از حدود۴۵ هزار بسیجی که درصحنه بودند حتی یک فشنگ هم شلیک نشد. » که البته مستندات
خلاف گفته وی را اثبات می کند.
وی در خصوص دخالت سپاه و اطلاعات هم بیان کرده است:«در مورد
ورود سپاه هم باید بگویم که وزارت اطلاعات واحد عملیاتی ندارد و عملیات در این وزارتخانه
محدود به خانه های تیمی است و برای اتفاقات بزرگی مثل فتنه ۸۸ که در کف خیابان است
طراحی نشده است. وزارت اطلاعات مأموریت اصلی اش جلوگیری از ورود بیگانگان است. جاسوسانی
که وارد کشور می شوند. وزارت اطلاعات ما در فتنه ۷۸ آسیب جدی دید. در آنجا با توجه
به اتفاقی که در وزارت اطلاعات رخ داد، قتل های زنجیرهای که در روزنامه ها و رسانه
ها مطرح شد. در بخشی از آن، انگشت اتهام به سمت وزارت برده شد و درنهایت به حادثه
“سعید امامی” کشیده شد که بنده معتقدم ایشان از آن اتهام مبراست. این چنین یک انشقاق
در وزارت رخ داد و یکپارچگی وزارت اطلاعات خدشه دار شد و دستگاه اطلاعاتی ما را تضعیف
کرد. در فتنه ۸۸ آن بخش از بچه های وزارت که حتی در ماجراهای ۸۸ بهتر از ما عمل کردند
حق شان محفوظ است.» حسین همدانی،مدافع امنیت ملی
وی همچنین ادعا کرد:« بنده دهها نفر، از افرادی را که از اصلاحات
بودند یا از کارگزاران بودند یا از دوم خردادی ها بودند، از زندان آزاد کردم. چون حرف
آنها در حد اعتراض بود. اما آنهایی که در کف خیابان مدیریت می کردند و آسیب می زدند
و خسارت وارد می کردند، فرق داشتند. همه اقدامات ما طبق مجوزهای رسمی و قانونی بوده
است و هیچ حکمی را خارج از احکام دادگستری انجام ندادیم.» حسین همدانی با نادیده گرفتن
حجم عظیم صدمات و کشتار مردمی در حوادث سال ۸۸ بیان کرده است: «پاسدار ما الآن با دوتا
بچه، ۷۰ درصد جانباز است و مغزش ۷ بار عمل شده است. ما نمی توانیم از اینها بگذریم.
من چندین بار گفته ام که رهبران فتنه مثل “کروبی” و “میرحسین” اگر تبرئه شوند حتماً
خدای متعال و اینهایی که شهید، جانباز و مجروح شده اند هرگز رضایت نخواهند داد. ما
همه اینها را در یک جمعی جمع کردیم و اینها امضا کردند که ابداً رضایت نمی دهند.»
وی رهبران جنبش سبز را مسبب تمامی مصائب و اتفاقات سال ۸۸ دانسته
و اظهار نموده است :«موسوی و کروبی متهمان اصلی این ماجرا هستند و حداقل مجازات برای
اینها اعدام است. مردم ما و ما رزمنده ها نباید اجازه کمتر از این حکم را بدهیم. منتهی
مصلحت نظام این است. اگر حکم رهبری بیاید و همین ها را دوباره بر ما مسلط بکند می گوییم
چشم. اما اگر روال قانونی خودش را می خواهد طی بکند ما مطالبه می کنیم. زمانی که برخی
از اینها در حصر بودند همه امکانات برای آنها مهیا بود و به صورت انسانی واسلامی با
آنها رفتار می شد.» حسین همدانی،مدافع امنیت ملی
وی مأموریت خود را در این سال ها چنین توضیح می دهد:« در فتنه
۷۸ بنده جانشین نیروی مقاومت بسیج بودم و تجربه آن حوادث را داشتم. این تجربه به من
کمک می کرد. یک سابقه ای در دو دوره در تهران داشتم در سال های ۶۰ و ۶۱ در تشکیل لشگر
حضرت رسول،در سال ۸۲ هم فرمانده لشگر تهران بودم. لذا کاملاً تهران را می شناختم و
برآورد خوب اطلاعاتی از منطقه داشتم. شناخت خوبی نسبت به جغرافیای انسانی و زمینی و
شرایط اقتصادی و فرهنگی تهران و اشراف خوبی نسبت به احزاب و گروه ها داشتم و آنها را
در قرارگاه ثارالله به دقت بررسی کرده بودیم. کار اطلاعاتی که از پیش در قرارگاه ثارالله
انجام داده بودیم جواب داد. همه فرماندهان پایگاه های بسیج را در دو تجمع بزرگ جمع
کردم و به همه مأموریت دادم. از همه خواستم تا سازماندهی خود را حفظ و امنیت محله خود
را تأمین کنند… با کار اطلاعاتی، اقدامی انجام دادیم که در تهران صدا کرد. ۵ هزار نفر
از کسانی که در آشوب ها حضور داشتند ولی در احزاب و جریانات سیاسی حضور نداشتند بلکه
از اشرار و اراذل بودند را شناسایی کردیم و در منزل شان کنترل نمودیم. روزی که فراخوان
می زدند اینها کنترل می شدند و اجازه نداشتند از خانه بیرون بیایند. بعد اینها را عضو
گردان کردم. بعداً این سه گردان نشان دادند که اگر بخواهیم مجاهد تربیت کنیم باید چنین
افرادی که با تیغ و قمه سروکار دارند را پای کار بیاوریم. وقتی که جلسه شورای تأمین
استان تهران در شب عاشورا برگزار شد همه برآوردها این بود که فردا تهران آرام خواهد
بود. برآورد من این بود که روز عاشورا اتفاقاتی در پیش خواهد بود. به همین خاطر دو
بار دیگر درخواست جلسه فوق العاده دادیم و جلسه تشکیل شد و آماده باش اعلام کردیم.
همه سینماهای تهران را اجاره کردم. تمام مدارس و حسینیه ها را در اختیار گرفتیم. بچه
ها با لباس مشکی در میدان حضور داشتند. نزدیک به ۳۰ هیئت را هم که با من مرتبط بودند
را هم آماده کردیم و گفتم دسته ها را به سمت میدان دانشگاه بیاورید. در روز عاشورا
همین سه گردان غائله را جمع کردند. در این اتفاقات ۸۳۰ نفر جانباز دادیم. فتنه ۸۸ از
سوریه و جنگ هشت ساله مهمتر است. حضرت آقا در این مورد فرمودند که این کار خدا بود
و عمق این فتنه زمانی روشن خواهد شد که من دیگر نیستم. ما به ابعاد فتنه نپرداخته ایم.
۴۵ هزار بسیجی در این صحنه بودند و نه تنها پولی دریافت نمی کردند که پول بنزین موتور
و بقیه مخارج خود را هم می پرداختند.»
شهریور سال گذشته پس از انتشار اخباری درباره ناکامی نظامی سردار
“قاسم سلیمانی” در سوریه و عراق، رسانه های عربی گزارش دادند ایران درصدد است مسئولیت
فعالیت های نظامی خویش در عراق و سوریه را به سردار حسین همدانی و “علی شمخانی” دبیر
شورای عالی امنیت ملی ایران واگذار کند. این رسانه ها همچنین از
سابقه همکاری حسین همدانی با “حسن روحانی” در دوران جنگ ایران و عراق خبر دادند و او
را چهره ای نزدیک تر به رییس جمهور ایران در مقایسه با قاسم سلیمانی ارزیابی کردند.
این خبر به سرعت تکذیب شد ولی اهمیت و نقش کلیدی حسین همدانی در معادلات نظامی منطقه
را دوباره گوشزد کرد.حسین همدانی،مدافع امنیت ملی حسین همدانی،مدافع امنیت ملی
بر اساس گزارش وب سایت “ایران وایر” همدانی در واکنش به حوادث
پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ گفته بود :«ما به هیچ عنوان اجازه نمی دهیم چیزی به عنوان
“موج سبز” خودی نشان بدهد.» او همچنین خواستار اعدام
“میرحسین موسوی” و “مهدی کروبی”، دو رهبر «جنبش سبز» شد. او برای ساماندهی سرکوب معترضان
از گردان های عاشورا استفاده کرد. نتیجه این اقدام به تعبیر خودش رضایت بخش بود: «در
سال ۸۸ گردانهای عاشورای سپاه تهران بزرگ در یک کارگاه عملی، امتحان خود را به خوبی
پس دادند.»
این فرمانده سرکوبگر سپاه در یکی از جنجالی ترین اظهارات خویش
درباره رویدادهای سال ۸۸ گفته بود: « در این ماجرا ۸۳۰ نفر قطع نخاع شده اند.» این
آمار چند برابر آمارهای رسمی اعلام شده درباره مجروحان حوادث پس از انتخابات بود ولی
جزییات آن مشخص نشد و به سرعت از سوی رسانه های نزدیک به سپاه تکذیب شد. سردار همدانی
بر خلاف اساسنامه و اهداف تشکیل سپاه معتقد بود: «سپاه و بسیجی که سیاسی نباشد، هیچ
خاصیتی ندارد.» او در مقاطع مختلفی درباره سیاست و دولت به اظهار نظر پرداخته بود که
از جمله آنها می توان به اظهارنظر وی درباره اجرایی شدن اصل ۴۴ قانون اساسی و هدفمندی
یارانه ها تا امضای نامه دفاع از “اسدالله لاجوردی”اشاره کرد.حسین همدانی،مدافع امنیت
ملی
با وجود برخی ادعاهای رسانه ای مبنی بر رابطه مطلوب تر او با
دولت روحانی، در طول دو سال گذشته حسین همدانی از منتقدان رویکرد سیاست خارجی دولت
بود. انتقادات او از دولت روحانی در برخی رویدادها اوج گرفتند؛ از جمله قدم زدن “جان
کری” و “محمدجواد ظریف” در ژنو که حسین همدانی در واکنش به آن گفت: «نمی توانیم با
امریکایی ها قدم بزنیم و انتظار شفاعت شهدا را داشته باشیم.» همدانی بر این باور بود
که حسن روحانی با مذاکره با امریکا، ابهت دشمن را احیا کرده و مذاکره با غرب در هر
صورت یک «باخت» است. حسین همدانی،مدافع امنیت ملی
در آخرین اظهارنظری که از حسین همدانی منتشر شده، او ضمن مخالفت
با روند مذاکرات گفته بود: «علی رغم پذیرش قطع نامه ۵۹۸، نباید به دشمن اعتماد می کردیم
چراکه کارگردان حمله نظامی به ایران، شیطان بزرگ، امریکا بود. یک مسلمان دو بار از
یک سوراخ گزیده نمی شود و هر دولتی که با امریکا سازش کند، خفت و خواری با او است.»
حسین همدانی،مدافع امنیت ملی حسین همدانی،مدافع امنیت ملی
بنا به گزارش خبرگزاری تسنیم، سه سال پیش نیزهمدانی و
خانواده اش در دمشق در آپارتمان محل سکونت خویش مورد یک حمله تروریستی قرار گرفته ولی
جان سالم به در برده بودند. سال گذشته نیز خبرهایی درباره کشته شدن همدانی در سوریه
منتشر شده بود. اما هفدهم مهرماه ۱۳۹۴ در نهایت روز پایان برای فردی بود که نام و اعمالش
بیشتر از آنکه مدافع منافع مردم ایران باشد، اسم رمزی بود که با سرکوب خونین معترضان
به نتایج یک انتخابات درون حکومتی در سال ۸۸ و کشتار دسته جمعی مخالفان جمهوری اسلامی
در کردستان – در دهه ۶۰- و همچنین مداخله خونبار در جنگ داخلی سوریه؛ همراه بود. با
مرگ او پس از سرتیپ “حمید تقوی” که در عراق و سردار “محمدعلی اللهدادی” که در لبنان
کشته شدند، او سومین چهره ارشد سپاه پاسداران در خارج از کشور است که در طول یک سال
گذشته جان خود را از دست داده است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر