ایران :مروری بر رسانههای حکومتی –پنجشنبه دهم خرداد 97
اغلب روزنامههای حکومتی در روز پنجشنبه ۱۰خرداد تیترهای اول خود را به دعوای باندها در انتخاب هیأترئیسه مجلس ارتجاع و ابقای پاسدار علی لاریجانی به ریاست مجلس اختصاص داده و هر باند ادعای پیروزی کرده است. روزنامههای حکومتی هر دو باند همچنین برخی تیترهای مهم خود را به آزار جنسی دانشآموزان در یک مدرسه تهران اختصاص داده و برخی آن را حاصل سیاستهای باند رقیب دانستهاند. در کنار این تیترها تنگتر شدن حلقه انزوای رژیم در عرصههای مختلف تیترهای متعددی دارد:
آفتاب یزد: عاقبت اعتماد به کمپانی روسی
ابرار: لاوروف: آمریکا با خروج از برجام بهدنبال تقابل با ایران است
ابتکار: سیگنالهای خروج ایران از جنوب غربی سوریه همچنان از طرف روسها تقویت میشود
رسالت: بازی مشترک آمریکا و اروپا در مواجهه با برجام
شرق: وزارت خزانهداری آمریکا زندان اوین و انصار حزبالله را تحریم کرد
قدس: همزمان با خروج شرکت سوئیسی زنگنه از اعلام زمانبندی شرکت نفتی اروپایی برای رفتن از ایران خبر داد؛ توتال فرانسوی دوباره با عهد شکنی میرود
در روزنامههای پنجشنبه عنوانهای مربوط به برجام و جدالهای باندی حول آن دو روز بعد از روضه وحدت و همدلی خامنهای از سر گرفته شده است:
ابتکار: چرخش موضع عجیب ولایتی درباره توافق هسته یی
افکار: جلیلی: طبق بند ۳۶برجام ایران حق توقف جزیی یا کلی تعهداتش را دارد
خراسان: بررسی ادعای ورود بیش از ۱۰۰میلیارد دلار درآمد به ایران بعد از برجام؛ توهم ۱۰۰میلیارد دلاری
عصر ایرانیان: سعید جلیلی در قم: چرا خبر مذاکرات موشکی مکرون و روحانی تکذیب نمیشود؟
قدس: چرا مذاکره موشکی با فرانسه تکذیب نمیشود؟
کیهان: جلیلی: طبق بند ۳۶برجام ایران حق توقف تعهداتش را دارد
وطن امروز: ولایتی: احساس حقارت به آدم دست میدهد
واکنش کشورهای منطقه به تحریمهای رژیم هم در روزنامههای پنجشنبه دیده میشود:
جهان صنعت: بررسی تبعات بانکی تحریمهای آمریکا: هند هم برای ایران خط و نشان کشید
جهان صنعت: بازیچه دست کشورهای توسعه نیافته
خراسان: افزایش ۵۰درصدی تعرفه عبور کامیونهای ترانزیتی ایرانی؛ ترکمنستان دوباره سر گردنه
ابتکار: شرایط بهگونهیی شده که به بازیچه دست کشورهای توسعه نیافته هم شدهایم؛ بهطوری که حتی نمیتوانیم پول نفتی که به کشورهای بنگلادش و هند فروختهایم را به داخل کشورمان برگردانیم.
ابتکار: سیگنالهای خروج ایران از جنوب غربی سوریه، همچنان از طرف روسها تقویت میشود
شام؛ سرزمین موعود تزار در خاورمیانه
سوالی که در میان برخی از تحلیلگران وجود دارد این است که در ملاقات دو هفته قبل میان پوتین و نتانیاهو چه گذشت که پس از آن تحویل سامانه اس- ۳۰۰به دمشق منتفی و بلافاصله در فردای آن روز پایگاههای نیروهای نزدیک به ایران در اطراف دمشق توسط اسرائیلیها بمباران شد. این تحلیلگران معتقدند که در این حملهها هیچیک از مواضع نیروهای روسی مورد حمله قرار نگرفته و به مانند حمله ماه گذشته آمریکا، انگلیس و فرانسه به سوریه، سامانه پدافند هوایی اس- ۴۰۰روسیه که در سوریه مستقر است، واکنشی به این حملات نشان نداده است.
هر چند که پس از ورود روسها به عرصه میدانی سوریه و ایجاد ائتلاف ایران، سوریه، روسیه به میزان زیادی شاهد تغییر معادلات تحولات میدانی سوریه به نفع دمشق هستیم، اما در همان زمان نیز برخی از صاحبنظران نسبت به این ائتلاف استراتژیک نظر مثبتی نداشته و در مورد آن احساس نگرانی میکردند. آنها معتقد بودند با توجه به باز شدن پای قدرتهای بینالمللی به سوریه، مسکو ممکن است، ایران و همپیمانان خود را رها کند
اهداف بلندمدت روسیه از طریق سیاست خارجی سکولار، غیرایدئولوژیک و معاملهگرایانه محقق میشود. این سیاست به آنها امکان آزادی عمل بیشتری را میدهد تا آنجا که میتوانند رقبایی مانند ایران و عربستان را بهطور همزمان در سبد دیپلوماسی خود قرار دهند.
تحت تاثیر همین سیاست غیرایدئولوژیک است که مسکو توانسته همزمان با ایران همکاری نظامی داشته باشد و با عربستان نیز میلیاردها دلار قرارداد نظامی منعقد کند. از سوی دیگر علاوه بر اینکه چراغ سبز اشغال شمال سوریه را به ترکیه نشان میدهد با اسراییل نیز همکاری اطلاعاتی و امنیتی داشته باشد... در چنین شرایطی ایران میتواند چند راهکار داشته باشد. نخستین راهکار ادامه وضعیت کنونی است که با توجه به تغییر معادلات سوریه به احتمال فراوان بسیار هزینهبر بوده و نیاز به صرف منابع و منافع استراتژیک فراوانی خواهد داشت. راهکار دوم خروج از سوریه است که با توجه به نقش ایران در معادلات این کشور و اینکه اکنون صحنه میدانی سوریه به سمت یک صلح سیاسی پیش میرود، دست خالی بازگشتن از این میدان چه از منظر افکار عمومی داخلی و چه از نظر دیپلوماسی منطقهیی بعید بهنظر میرسد.
راهکار سوم، دامن زدن به تنشهای جدید در مناطق مختلف سوریه است. با توجه به نقشه استقرار نیروها از شمال غربی، شمال، شرق و نیز جنوب غربی سوریه، افزایش تنشها در سوریه با توجه به عزم روسها برای رسیدن به یک راهکار صلح میتواند به میزان زیادی استراتژی قدرتهای بزرگ را بر هم بزند. این امر البته دورنمای مبهمی خواهد داشت، زیرا وارد استراتژی پیشگیرانه خواهد شد و با توجه به ماهیت این استراتژی، پیشبینی آینده تحولات مبهم میرسد.
راهکار چهارم ایران در این میان میتواند تعامل با تمامی طرفها همراه با آغاز یک بازی موازی باشد. همزمان با حرکت نیروهای فرامنطقهیی برای کاهش تنش در سوریه، ایران در چنین مقطعی نباید اجازه دهد تا بهعنوان یک بازیگر برهم زننده ثبات معرفی شده و هدف تبلیغات منفی محور آمریکایی- عربی قرار بگیرد. در نتیجه رفتن به سمت پروژههای خرد در سوریه با توجه به راهبردهای روسیه، ترکیه و آمریکا، در مقطع کنونی شاید بهترین استراتژی از سوی ایران، عملیاتی کردن تعامل با تمامی بازیگران در صحنه میدانی سوریه باشد.
شرق: روسیه هم ایران را ترک میکند
کماکان از گوشه و کنار خبرهایی مبنیبر خروج شرکتها از ایران به گوش میرسد. هند همین دیروز اعلام کرد که دو بانک بزرگ این کشور برای پایان دادن به تراکنش صادرکنندگان این کشور با ایران تا ششم ماه آگوست (۱۵مرداد) ضربالاجل تعیین کردهاند. به گزارش رویترز، فدراسیون سازمان صادرکنندگان هند اعلام کرد ایدوسایند و یوسیاو، دو بانکی که صادرات به ایران را تسهیل میکنند، تا ششم آگوست برای خاتمهدادن به قراردادهای خود ضربالاجل تعیین کردند. همچنین شرکت لوکاویل روسیه که دومین شرکت بزرگ حوزه انرژی این کشور محسوب میشود نیز اعلام کرد ایران را ترک خواهد کرد.
دالغا خاتیناوغلو، کارشناس حوزه انرژی ایران از نشریه تخصصی natural gas world جمهوری آذربایجان معتقد است: تحریمهای آمریکا که دوباره علیه ایران اعمال میشود، مسأله را برای همه پیچیده کرده و فقط شرکتهای غربی مانند توتال نیستند که ریسک سرمایهگذاری در ایران را نپذیرند. شرکت لوکاویل یک شرکت خصوصی است و پروژههای بسیار عظیمی خارج از روسیه دارد. این شرکت در گزارش سهماهه خود که اخیراً منتشر کرد به میزان بالای پروژههای شرکت اشاره میکند. این پروژهها بسیار پیچیده است، بهنحویکه گازی که لوکاویل تولید میکند، به روسیه نمیرود بلکه به چین میرود. بهگفته او، این شرکت در ایران در میدان منصوری و آبتیمور در حال مذاکره بود و تفاهمنامههایی هم امضا کرد. این میادین، میادین عظیمی هستند که رویهمرفته بیش از ۳۰میلیارد بشکه نفت دارند. هر کدام از این میادین اکنون فعالیت خود را با تولید ۶۰هزار بشکه در روز ادامه میدهند و بنا بود لوکاویل ضریب بازیافت را در این میادین افزایش دهد. خاتیناوغلو با بیان اینکه این پروژهها بسیار عظیم هستند، ادامه میدهد: اگر پروژه کوچکی مانند حفاری چندمیلیون دلاری بود، امکان حضور برای این شرکت وجود داشت، اما این پروژهها چندین میلیارد دلار ارزش دارند و کمتر شرکتی در شرایط تحریمها ریسک میکند که در ایران حضور داشته باشد.
این کارشناس نفت و انرژی بینالمللی در پاسخ به اینکه خروج این شرکت روسی از ایران در شرایطی که تصور میشد روسیه با ایران همکاری استراتژیک را در پیش گرفته به چه معناست، پاسخ میدهد: شرکتهای روسی بیشترین حجم توافقهای نفت و گاز را پس از تحریم با ایران امضا کردند؛ شرکتهایی مانند زاروبژنفت، گازپروم، گازپروماویل و... بهصورت جداگانه با ایران تفاهمنامههایی امضا کردند. حتی چین هم بهاندازه شرکتهای روسی در ایران تفاهمنامه امضا نکرد و حتی میتوان گفت که حدود یکسوم قراردادها و تفاهمنامهها متعلق به این کشور است. بااینحال وقتی شرکتها (حتی شرکتهای دولتی روسیه) گزارشهای سالانه و چشماندازهای سالهای آتی خود را منتشر میکنند هم در هیچ گزارشی که به هزینههای مالی شرکتها برای سالهای آینده اشاره دارد، حتی اشارهیی به پروژههای ایران نشده است.
خاتیناوغلو با بیان اینکه تکنولوژی چین و روسیه به درد ایران نمیخورد، ادامه داد: ایران خود بهترین تجربهها را در پارس جنوبی دارد و بهتر از این کشورها میتواند در این حوزه عمل کند. اکنون ۸۰درصد میادین نفتی ایران در نیمه دوم عمر خود هستند و سالانه هشت درصد از تولید نفت ایران از این میادین قدیمی کاسته میشود. ضریب بازیافت نفت در خود روسیه بدتر از ایران است. چطور میخواهند در ایران کار کنند؟ میادین ایران در حال مرگ هستند و قابل ترمیم هم نیستند و اگر زمان بگذرد، بعد از مدتی، دیگر این نفت قابلاستخراج نیست. بنابراین باید ایران با اروپا بهجد مذاکره کند.
هشدار و ابراز نگرانی نسبت به واکنشهای مردم به نظام موضوع مشترک روزنامههای حکومتی است:
ابتکار: ما همواره در حال تحمل مشکلات هستیم و دولتمردان حتی نتوانستهاند بعد از گذشت ۴۰سال، اقتصاد ایران را به رونق لازم برسانند؛ آن هم برای کشور ثروتمندی که میتوانست از ظرفیتهای موجودش برای توسعهیافتگی و آسایش و رفاه مردمش استفاده کند. در واقع طی چهار دهه گذشته ما همچنان در حال انتخاب بین بد و بدتر هستیم و بنابراین همواره آنچه انتخاب میشود بد خواهد بود؛ چرا که حاصل جمع بد به نتیجه خوبی نخواهد رسید.
به بیانی اوضاع زندگی مردم در ایران بهگونهیی است که هنوز نتوانستهایم شرایط لازم برای کنترل کمیهای زندگی افراد همچون معاش و بیکاری را تأمین کنیم،
امروز حتی شرایط بهگونهیی شده که به بازیچه دست کشورهای توسعهنیافته هم شدهایم؛ بهطوری که حتی نمیتوانیم پول نفتی که به کشورهای بنگلادش و هند فروختهایم را به داخل کشورمان برگردانیم. با این شرایط اگر قادر به انتقال پول حاصل از فروش نفتمان به کشور نباشیم، مجبور خواهیم شد پول حاصل از فروش نفت را برای خرید کالاهایی صرف کنیم که هیچگونه ارزش ذاتی برایمان ندارد
بنابراین باید گفت که سیاستهای نادرست مسئولان و تیم اقتصادی دولت است که تحریمها روزبهروز بیشتر میشود و بار فشارها را بر مردم بالا میبرد و شرایط را بحرانیتر میسازد پس بهتر است که پیش از مردم، خود دولتمردان خودشان را برای شرایط پیش رو آماده کنند و از شدت گرفتن و غیرقابل کنترل شدن بحرانهای اقتصادی و اجتماعی جلوگیری کنند، چرا که اگر مسئولان چارهاندیشی نکنند فشارها بر مردم شدت میگیرد و مردم هم این فشارها را با نارضایتیشان از مسئولان ابراز خواهند کرد.
جمهوری اسلامی: جهانگیری با اشاره به اینکه سرنوشت ایران، نظام و دولت در مقطع کنونی به یکدیگر گره خورده است، عملکرد و مواضع برخی افراد را در جهت خواست دشمنان توصیف کرد و گفت: برخی به اشتباه تصور میکنند میتوان به دولت در برهه کنونی آسیب رساند اما نظام آسیب نبیند و یا برخی فکر میکنند میتوان نظام را دچار مشکل کرد اما به ایران ضربه وارد نیاید... از نگاه دولت تبدیل اعتراضات صنفی به اتفاقات ناگوار قابلقبول نیست.
اخبار صنعت: جهانگیری: اعتماد عمومی نباید دچار فرسایش شود
بهار: چطور با مردم برخورد کرده ایم که به اینجا رسیدهایم: جنبش کشاورزی به جای جنبش دانشجویی
هشدارهای روزنامههای باند روحانی در عرصههای برجام – مذاکره و اقتصادی- اجتماعی با حمله به باند خامنهای و با هشدار به دولت روحانی مطالب اساسی این روزنامهها را به خود اختصاص داده است، یک نمونه در عرصه دیپلوماسی را بخوانیم:
شرق: دیپلوماسی یا درگیری؟
ایران روزهای حساسی را سپری میکند؛ گویی برخی از بیگانگان بیشتر از خودمان به این وضع خطیر میاندیشند.
متأسفانه همان جریان، پس از امضای برجام و با وجود اعلام مکرر دولت ایران درباره اینکه ایران در حمله به هیچ کشوری پیشدستی نخواهد کرد، شعارهایی داد و سفارتسوزیها و رفتارهایی را دنبال کرد که گویی اگر سلاح هستهیی هم منتفی شده باشد، ایران با ابزارهای دیگری میتواند دنیا را تهدید کند. ترامپ به همین بهانه و دستاویز، تعهدات کشورش را یکجانبه لغو کرده است. نکته جالب ماجرا اینجاست که اکنون کسانی که از آغاز سد راه و سپس مانع اجرای برجام بودند، به دولت ایراد میگیرند که «نگفتیم!؟» و به هزارویک دلیل بدعهدی آمریکا را در خروج نامعقول از برجام محکوم میکنند. اکنون که وضعیت سوریه سامانی گرفته است، روسیه و آمریکا دیگر نیازی به باقیماندن ایران در سوریه نمیبینند، در حالیکه ایران در هزینههای جانی و مالی جنگ علیه تروریستهای داعشی بیش از دیگران نقشآفرین بوده است. بههرحال اگر مقصود، بازگشت ثبات و آرامش و صلح به سوریه بوده است، چه باک! اما ایران نیز مانند همسایگان دیگر سوریه، در آن کشور منافعی اقتصادی و ترانزیتی دارد و نباید حضور در سوریه، ابزاری برای تهدید امنیت ایران بشود...
در یمن نیز که بهانه دیگری بود، ایران آمادگی خود را برای مذاکره با اروپا اعلام کرد؛ اما بهانهجویی و خطر قربانیکردن ایران با تحمیل تحریمهای تازه ترامپی رفع نشده است...
اکنون زمان دفع شر و مصوننگاهداشتن منطقه از خطر برخورد ویرانگر و جلوگیری از بازگشت تحریم زیانبار است. از شعارهای تحریککننده کاری ساخته نیست و سودی بهدست نمیآید. با نشاندادن مقاصد صلحآمیز و ترجیحدادن راهحل مسالمتآمیز دیپلوماتیک است که میتوان فضای امنی برای سرمایهگذاری داخلی و خارجی ایجاد کرد...